یسنایسنا، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

سلام مامان ! ... من بدنیا اومدم

ماهگرد سومت مبارک : ...

*** 3 ماه گذشت از قشنگترین روزای زندگیت مامانی یکم پاش اوفه شده دعا کن زودی خوب شم عشقم بخاطر تو داروهامو نمیخورم آخه اگه بخورم رو شیرم تاثیر بدی میزاره و بهت تا 4 ساعت نباید شیر بدم اما من درد رو تحمل میکنم بخاطر فسقلی نازم ...
18 خرداد 1393

مامان عکاس : ...

آخ که چه حالی میده وقتی میخوام ازت عکس بگیرم .فقط حیف الان باید عرقم دربیاد تا وادارت کنم یه لبخند بزنی آخراش دیگه حرصت میگیره میزنی به داد و هوار ولی از هر 10 تا عکس یکیش جالب از کار درمیاد حیف که نمیشه اینجا بزارم ...
13 خرداد 1393

شیره جون یا شیره بادوم : ...

***  شیره ی جان میدهمت نوش کنی کاش میدانستی غم تنهایی وشیدایی و بی بال شدن بیت اول معنای خاصی نداشت خخخخخ   چند روزه دارم بهت شیره بادوم میدم از 3 تا شروع کردم تا الان که 10 تا شده با نبات شیرین میکنم تو شیشه میریزم و عینهو چی میخوری فسقلی . نمیدونم کدومشو بیشتر دوست داری شیر من؟ یا شیره بادوم راستشو بگو فسقلی   خیلی شیرین بازی درنیار قورتت میدم هاااااااا صبح ها که سرخوشی خیلی میخندی به درو دیوار هم میخندی . دیروز مادر جون اومده بود خونمون با خاله و دایی حسابی بازی کردی و خسته شدی چه خبره این قدر نم میزنی مادرجان فکر دستای منم بکن ...
2 خرداد 1393

دلتنگی : ...

*** گاهی وقتی میگویم " حالم خوبه " دوست دارم کسی در چشمانم نگاه کند و بگوید " راستشو بگو " دلم تنگ شده واسه بابایی با اودن تو خیلی بخاطر مشغله های کاری و فکری از هم دور شدیم دلم واسه جفتمون میسوزه حالا تو تنهایی اگه یه کوچولوی دیگه به جمعمون اضافه بشه نمیدونم چی میشه مطمئنن بهتر نمیشه باید خیلی سعی خودمو بکنم تا افراط و تفریط نشه     با وجود دوست داشتنت هم من هم بابا حسین دلمون میخواد بیشتر برای هم وقت بزاریم اما آخرشم تا وقت گیر میاریم میایم سمت تو و دلبری های تو ...
2 خرداد 1393

زیارتت قبول : ...

*** در دومین ماهگردت رفتی پابوس آقامون و برای همه نی نی کوچولوها دعا کردی خادمین حرم بوست کردن زوارها میبوسیدنت و به پاکی و لطافتت غبطه میخوردند خوشبحالت دخترم     ...
19 ارديبهشت 1393
1